به ترتیب برای

به ترتیب in English - Persian-English Dictionary Glosbe

به ترتیب in English - Persian-English Dictionary Glosbe Translation of "به ترتیب" into English are the top translations of "به ترتیب" into English.

More

ترجمه به ترتیب به انگلیسی ، فرهنگ لغت ...

چگونه "به ترتیب" را به انگلیسی ترجمه می کنید؟ : in turn, resp, respectively. جملات نمونه : غرض من از این دو جمله را شاید بتوان به ترتیب با مثالهای بعدی روشن کرد.

More

معنی و ترجمه "به ترتیب" به انگلیسی

2019年1月6日  1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “به ترتیب” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “به ترتیب” می گویند. 2- و ترجمه محتوایی عبارت “به ترتیب” به انگلیسیکه از نظر محتوی هیچ

More

ترتیب - معنی در دیکشنری آبادیس

ترتیب - معنی در دیکشنری آبادیس ترتیب مترادف ترتیب: انتظام، انضباط، نظم، توالی، سامان، نسق، نظام، آراستگی، تنظیم، دستور، رژیم، قاعده، نهاد، رسم، شیوه، قانون، تامین، تدارک برابر پارسی: سان، پایه، پی آیی،

More

به این ترتیب در انگلیسی ، ترجمه ، فرهنگ ...

ترجمه "به این ترتیب" به انگلیسی . In doing so, as such بهترین ترجمه های "به این ترتیب" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: به این ترتیب جملات فزونی گرفت، ↔ thus sentences swelled

More

به ترتیب کردن در انگلیسی ، ترجمه ... - Glosbe

"به ترتیب کردن" در انگلیسی چگونه است؟ ترجمه "به ترتیب کردن" را در فرهنگ لغت فارسی - انگلیسی بررسی کنید. : sorting. جملات نمونه : معمولاً به ترتیب اضافه کردن.

More

ترتیب کلی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

در ریاضیات ، یک ترتیب کلی (به انگلیسی : Total Order) (اسامی دیگر این رابطه: ترتیب ساده (به انگلیسی : Simple Order) [۱] ، ترتیب خطی (به انگلیسی : Linear Order )، ترتیب کانکس (به انگلیسی : Connex Order) [۲] ، ترتیب پر (به ...

More

ترتیب به انگلیسی - معنی در دیکشنری آبادیس

علت و معلول ، دارای ترتیب ، چیزی که دارای قبل و بعد باشد. آمادەسازی، فراهم سازی. 1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن. 1. 2. - دراز کردن ...

More

الفبای فارسی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

این موارد در همخوان‌ها هم وجود دارد. برای مثال حرف «ب» به چهار صورت (اولِ چسبان، وسط، آخرِ چسبان و آخرِ جدا) نوشته می‌گردد. برای نمونه به ترتیب: (باد، سبز، ضریب، آسیاب).

More